سفرنامه هندوستان: قسمت دوم : آگرا

حدودای ساعت 10 صبح بود که بعد از صبحونه به سمت آگرا حرکت کردیم، 3 یا 4 ساعت مسافت بین دهلی تا آگرا، مسیری فوق العاده سر سبز، پر از مزارع برنج رو با همسفرای باحال طی کردیم و بین راه هم لیدر گروه با لهجه بامزه فارسی برامون از تاریخچه هند، شهر آگرا ، بنای تاج محل و سرگذشت شاه جهان و همسر شیرازیش ممتاز بانو توضیحاتی رو ارائه داد.
مغازههای بینراهی خیلی جذاب بودن، پر از صنایع دستی هندی، ساریهای هندی که اکثرا هم خیلی گرون قیمت بودن. مغازهدارها خیلی خوش برخورد بودن و اجازه میدادن لباسهای هندی رو بپوشیم و باهاشون عکس بگیریم، در عوض وقتی میفهمیدن ایرانی هستیم مدام میگفتن ایران؟ گردو، بادوم! با لهجه خیلی بامزه. و ما لباس هندی میپوشیدیم و عکس میگرفتیم و عوضش گردو و بادوم پرداخت میکردیم.
آنچه در این مطلب میخوانید!
زمان تخمین زده شده مطالعه: 10 دقیقه
خرید ادویه، روغن و عود
نزدیکیای شهر آگرا یه جا نگه داشتیم برای خرید ادویه هندی. یه مغازه تقریبا بزرگ بود که ما حدس میزدیم با لیدر قرارداد داره و تمنا (اسم لیدر گروه) همیشه همه مسافرا رو برای خرید ادویه همونجا میبره. به خاطر پیشزمینهای که همه مسافرای هند از ادویه هندی دارن، طبیعتا درخواست خرید ادویه خیلی زیاده، اما طبق تجربهای که من شخصا داشتم ادویه هاشون، حداقل اون جایی که ما خرید کردیم از نظر گوناگونی و کیفیت هیچ تفاوتی با ادویههایی که توی ایران هست نداشتن، حتی خیلی خیلی گرونتر در میومدن!!
یه محصول معروف دیگه که ممکنه توی هند سراغش برید روغن مار و روغن نارگیل هستش، کلا انواع روغنها توی هند به وفور به صورت فله و بستهبندی پیدا میشه. که ما باز هم به دلیل بیتجربگی چندین نمونه بستهبندی از همون مغازه با قیمت خیلی گرون برداشتیم.
به این صورت که وقتی رفتیم پای صندوق که پول اجناس رو حساب کنیم حدود 4 میلیون تومن به پول ایران ادویههای بستهبندی، روغن، و عود برداشته بودیم، افراد دیگه گروه حتی تا 10 میلیون تومن!! که بلافاصله پشیمون شدیم و خیلیاشو برگردوندیم. درباره خرید عود هم این نکته رو بگم که به غیر از عودهای دست ساز تمامی عودها از همینایی بود که توی بازار ایران هست و دقیقا با همین قیمت!
هتل Shiraz Clark آگرا
به شخصه مشتاقانه منتظر رسیدن به شهر آگرا و دیدن این هتل بودم، به چند دلیل؛ یکی اینکه اسمش شبیه شهر محل زندگی من بود، دوم این که من عاشق هتلهای 5 ستاره با تِم سنتی هستم، سوم اینکه عکساشو توی سایت بوکینگ چک کرده بودم و واقعا خوشگل به نظر میرسید.
طبق تجربهای که توی سفر به این 3 شهر توی هند کسب کردم، تقریبا از هیچکدوم از امکانات جانبی هتلهای 5 ستاره از جمله استخر، اسپا، تا حدودی رستوران و…نتونستیم استفاده کنیم، دلیلشم فشرده بودن زمان بازدید از سایتها، بازارگردی، زمانی که برای رفتن بین هر شهر صرف میشد و خستگی زیاد، دیگه وقتی برای استفاده از این امکانات نمیموند، بهعلاوه اینکه مثلا اسپا و سالن ماساژ هتلها توی ساعتهای خاصی باز بودن اکثرا 7 عصر به بعد تعطیل میشدن.
حدود 3 بعدازظهر بود که به این هتل زیبا رسیدیم و برخلاف هتل دهلی، لابی هتل خیلی شلوغ بود و ما باید برای Check-in و تحویل پاسپورت کمی منتظر میموندیم، اما فضای هتل، برخورد کارکنان با لباسهای سنتی که با چای ماسالا به استقبالمون میومدن خوب بود که گذر زمان رو متوجه نشدیم.
هتل شیراز کلارک، که آخر دلیل نامگذاریش به این اسم رو نفهمیدم، خیلی باصفا بود و با اینکه یه هتل قدیمی 50 ساله بود اما خیلی خوب بازسازی شده بود. از نظر رستوران کامل بود انواع غذاهای بینالمللی و هندی رو داشت، از نظر صبحانه کامل و بینظیر بود. چای و قهوه اتاقها مدام شارژ میشد و از لحاظ اینترنت هیچ مشکلی نداشتیم.
اما غذاهای هتل خیلی گرون در میومد، طوری که یه شب که هوس پیتزا کرده بودیم و سفارش دادیم اول اینکه پیتزاشون هم مثل غذاهای دیگشون خیلی خیلی تند بود و هم به پول ایران حدود 250 هزار تومن قیمتش شد. بعد از تحویل اتاق و کمی استراحت باید برای دیدن یه نمایش هیجانانگیز آماده میشدیم.
فضای هتل صبحانه گرم و سرد گل های طبیعی که هر روز عوض میشدند استخر هتل که شب ها تعطیل بود دکوراسیون سنتی هتل چای و قهوه در هر اتاق پیتزای هتل
نمایش سرگذشت عشق شاه جهان و ممتاز (محل) بانو
این نمایش یکی از جاذبههای گردشگری شهر آگرا محسوب میشد که توی آمفیتئاتر شهر برگزار میشد، و توصیه میکنم به هیچ عنوان از دستش ندید. شوی تاجمحل یه تئاتر هیجانانگیزه که داستان زندگی دو اسطوره عشق، شاه جهان و ممتازمحل رو از لحظه آشنایی تا ازدواج و زندگی و مرگ ممتازمحل و ساخت و تکمیل تاج محل نشون میده.
نمایشی موزیکال که تمام صحنههای رقص فیلمهای هندی براتون بازسازی میشه و دهها بازیگر داره که مدام دکوراسیون صحنه رو تغییر میدادن و عجیب این بود که این تغییر دکوراسیون توی کمتر از یک دقیقه و بدون ذرهای سروصدا انجام میشد جوری که باورکردنی نبود! نمایش به زبان هندی اجرا میشد، اما کنار هر صندلی هدفونایی تعبیه شده بود که ترجمه به زبانهای مختلف از جمله زبان فارسی پخش میشد.
هزینه تماشای این نمایش از همه مکانهایی که بازدید کرده بودیم بیشتر بود توی مهرماه 98 حدود 450 هزار تومن به نرخ روز اما به نظر من ارزش دیدنشو داشت. اما تنها بدی که داشت این بود که اجازه نداشتیم دوربین رو به داخل ببریم یا اگر پنهانی میبردیم با نور لیزر بهمون تذکر میدادن. اما بعد از تموم شدن نمایش میتونستیم به روی صحنه بریم و با بازیگرای اصلی عکس بگیریم که عکسهامون رو فوری چاپ میکردن و توی یه پاکت خیلی قشنگ تحویل میدادن.
بعد از اتمام نمایش و تحویل گرفتن عکسامون از سالن آمفی تئاتر خارج شدیم و از اونجایی که تازه سرشب بود لیدر ما رو برد به یه بازاری به اسم بازار صندل.
بازار صندل آگرا
قبل از وارد شدن به بازار چیزی که نظرمون رو جلب کرد انواع و اقسام حیوونای بودن که آزادانه توی سطح شهر تردد میکردن، بهخاطر اینکه حیوونها برای هندیا خیلی مقدس هستن و اگر بهشون بیاحترامی بشه یا آسیبی وارد بشه خیلی عصبانی میشن. بیشترین حیوونی که میبینید آزادانه از کنارتون رد میشه گاو هست. اما ممکنه یهو از بغل دستتون فیل، الاغ، سنجاب هم رد بشه.

بازار صندل همونطور که از اسمش پیداست، بازار دمپایی و صندلهای دستساز بود، یه جورایی صنایع دستیشون بهحساب میومد. انواع و اقسام صندلهای ساخته شده از چرم شتر یا چرمهای مصنوعی با قیمت خیلی خیلی خوب. اما قانون اصلی خرید توی هند چونه زنیه. یعنی ممکنه یه جنس رو همون اول کار ده برابر قیمت اصلی اعلام کنن ولی بعد از 1 ساعت چونه زدن و ابراز پشیمونی از خرید قیمت اصلی رو میگن و موافقت میکنن. از اون به بعد میتونید همون جنس رو جاهای دیگه با همون قیمت خریداری کنید البته بازم باید چونه بزنید.
تاج محل
روز دوم اقامت در آگرا حدودای ساعت 10:30 صبح بود که تمنا از دم در هتل ما رو سوار کرد و به سمت تاج محل حرکت کردیم. هوا یکم گرمتر شده بود و کلا توی کشورهای استوایی شما نباید هیچوقت انتظار هوای سرد یا خنک داشته باشید، پس تا میتونید لباسای خنک و سبک با خودتون ببرید.
بلیط ورود به تاج محل رو لیدر برامون تهیه کرد( هزینه بلیط 750 روپیه بود)، خوشبختانه اجازه بردن دوربین رو به داخل تاج محل داشتیم، اما بردن خوراکی، اشیا فلزی و تیز ممنوع بود و در بَدو ورود بازرسی بدنی میشدیم. برای ورود به تاج محل یه کیسههایی رو میدادن که روی کفشهامون بکشیم که کار خیلی قشنگی بود و از کثیف شدن و خراب شدن بنا جلوگیری میکرد.
فضای بیرون تاج محل خیلی بزرگ و سرسبز بود و قبل از ورود سه دروازه داشت که هر کدوم داستانی داشتن که تمنا همه رو برامون تعریف کرد. همونطور که میدونید تاج محل یکی از عجایب هفتگانه دنیاست، که شاه جهان اونو برای مقبره همسرش ممتاز محل ساخته بود و در تمام دنیا سمبل عشق اساطیری به حساب میاد. پیشنهاد میکنم حتما قبل از سفر داستان عشق این دو نفر رو مطالعه کنید.
بعد از گذشتن از دروازهها، کمکم این بنای با شکوه و نفسگیر قد علم میکنه، من با دیدنش برای چند ثانیه واقعا ماتومبهوت بودم، بنایی کاملا سفید از سنگ مرمر که کنار یه رود خیلی زیبا به نام رود یامونا قرار گرفته. معماری این بنا ایرانی- هندی هست که توسط 20000 هنرمند و معمار که اکثرا هم ایرانی بودن از جمله سر معمار احمد لاهوری و برادرش استاد حمید لاهوری ساخته شده.
دروازه های ورودی قرمز رنگ بنای تاج محل از نزدیک عکس ادیت دارد
توی محوطه تاج محل پر از عکاس هست که با ژستای مختلف از مردم عکس میگیرن و هم چاپ میکنن عکسارو، اگر هم بخواهید فایلشو براتون ارسال میکنن. حدود 2 ساعت رو اونجا گذروندیم، عکس گرفتیم و روی سنگهای مرمر با منظره رودخونه و بنای باشکوه تاج محل نشستیم، واقعا لحظات آرامشبخش و لذتبخشی بود، و چون داستان بنا رو میدونستیم برامون تداعی یه عشق بزرگ بود و خیلی قابل تامل. این داستان ادامه دارد…
منبع: بامادون
کپی و نشر مطلب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است.
خیلی عالی بود، لذت بردم، مخصوصا اینکه زن شاه جهان شیرازی بوده باعث غرور هست 🙂
اصلا چون شیرازی بوده دیوونش بوده:))
زبان نوشتاری ساده ، قابل فهم و از همه مهمتر قابل تصور . ممنونیم و منتظر مطالب جدیدتر هم هستیم.
ممنون بابت توجه و نظر مفیدتون .
مرسی ازینکه وقت میذارید ، حتما.