سفرنامه گرجستان : قسمت اول یک سفر اتفاقی

امیدوارم سفرنامههای قبلی من رو خونده باشید که اگر بخوام به یکی از اونا اشاره کنم سفرنامه هند هست که خاطرات اون همیشه برای من تازگی خاص خودش رو داره که توی سه شهر دهلی، آگرا و جیپور رقم خورد. اسفند سال 97 بود که من به خاطر علاقه زیاد به کنسرت شادمهر ، بلیط کنسرت نوروز 98 استانبول رو رزرو کردم اما به دلایلی رزروم کنسل شد و سفر استانبول رو از دست دادم. بعد از اون یک هفته بعد اعلامیه کنسرت رو برای 6 فروردین توی تفلیس دیدم و بدون اینکه بدونم گرجستان چطور کشوریه، هزینههاش چطوره و … بلیط کنسرت رو خریدم و صد البته از خوشحالی تو پوست خودم نمیگنجیدم. اینجا بود که سفر اتفاقی من به گرجستان اتفاق افتاد.
آنچه در این مطلب میخوانید!
زمان تخمین زده شده مطالعه: 12 دقیقه
انتخاب تور و هتل
یک ماه فرصت داشتم تا تور دلخواه خودم رو پیدا کنم، به خاطر اینکه هیچ اطلاعاتی راجع به گرجستان نداشتم با یکی از دوستام که با خانواده چندین سال بود اونجا زندگی میکردن تماس گرفتم. از اونجایی که گرجستان کشور تمیزی هست و هتلهای نسبتا استانداردی داره و البته هزینههای متوسط رو به بالا، تصمیم گرفتم هتل ارزون قیمتی رو پیدا کنم به چند دلیل؛ یکی اینکه هتلهای گرجستان مثل ترکیه نیستن که شما هرچی بیشتر هزینه کنی امکانات بیشتری دریافت کنی یا مثلا تفریحات آنچنانی داخل هتل داشته باشن.
دوم اینکه من تور سه شب و چهار روز گرفته بودم چون هدف اصلی من کنسرت بود و توی این فرصت کم ترجیح میدادم تمام مدت بیرون باشم و گشتوگذار داشته باشم و فقط برای استراحت و خواب به هتل برگردم. هتل من هتل 3 ستاره Like بود که از تهران خریدم که شامل صبحانه و ترنسفر میشد. انتظار زیادی از این هتل نداشتم اما از همون امکانات اولیش هم راضی بودم که بعدتر راجع بهش مینویسم.
خرید بلیط کنسرت خارجی : چطوری بلیط کنسرت بخریم؟
اگر راجع به خرید بلیط کنسرتهای خارجی بخواید بدونید، اینجوریه که خود خوانندهها اول بنر تبلیغ کنسرتشون همراه با تاریخ برگزاری رو توی صفحات اجتماعیشون به اشتراک میذارن. توی همون تبلیغ یه شماره تماس واتساپ یا تلگرام و یه وبسایت برای رزرو بلیط قرار میدن که فقط میشه با همون شمارهها و وبسایت برای خرید بلیط اطمینان کرد، وگرنه افراد سودجو زیادی برای کلاهبرداری توی اینجور مواقع از افراد بیتجربه سو استفاده میکنن.
وقتی تصمیم گرفتید بلیط کنسرت خواننده مورد نظرتون رو خریداری کنید، به وبسایت معرفی شده توسط خواننده مراجعه کنید و صندلی مورد نظر و تعدادی که میخواین رو رزرو کنید، قیمت صندلی و ردیفها به دلار نوشته شده، وقتی شما رزرو میکنید تا 24-48 ساعت فرصت دارید تا پرداخت رو انجام بدید و اون بلیط مال شما بشه وگرنه به صورت خودکار از رزرو در میاد.
بعد از انجام رزرو یه کد دریافت میکنید که شماره سفارشتون هست. اون رو توی واتساپ برای کارگزار کنسرت ارسال میکنید و کارگزار به شما یه شماره حساب توی ایران میده و مبلغ بلیط به علاوه کارمزد رو به نرخ روز براشون واریز میکنید و اونا بلیط رزرو شده شما رو میخرن.
سفرنامه گرجستان : آب و هوا و فرهنگ مردم گرجستان
گرجستان کشور خیلی قشنگیه، مخصوصا که هم بافت تاریخی خیلی جالبی داره و هم بافت مدرن، به خاطر هم مرز بودن با روسیه از خیلی جهات از جمله زبان و دستخط شبیه به هم هستن این دو کشور، و به خاطر هم مرز بودن با ارمنستان و ترکیه شباهتهایی هم با این دو کشور داره مثلا رستوران های ترکی زیادی رو اونجا میبینید.
مردمش زیاد خونگرم نیستن و کاری هم به کار توریستها ندارن. از نظر هزینه، هزینهها متوسط رو به بالا هست، اصلا اقتصاد قوی ندارند و مردمشون زیاد اهل زندگی لوکس و تجملاتی نیستن چون درامد زیادی ندارن. آب و هوای سردی داره جوریکه توی فروردین ماه کاملا باید لباس زمستونه همراهتون باشه وگرنه سرما آزارتون میده. کشور گرجستان جدیدا نسبت به توریستهای ایرانی سختگیری بیشتری رو اعمال میکنه، دلیلش رو نمیدونم اما از تور ما حدود 10 نفر رو به محض رسیدن به فرودگاه به ایران برگردوندن.
تور تفلیس و باتومی
دو شهر تفلیس و باتومی شهرهای توریستی گرجستان به حساب میان ، تفلیس به خاطر اینکه پایتخت هست و باتومی به خاطر اینکه شهر ساحلی گرجستان به حساب میاد، و اکثر تورهایی که از ایران بسته میشه برای این 2 شهر هست. از اونجایی که من 4 روز بیشتر گرجستان نبودم تصمیمی برای رفتن به باتومی نداشتم اما قسمت شد که یک شبانهروز هم برم و باتومی رو ببینم.
سفرنامه گرجستان : شروع سفر و شروع سیل در شیراز
پرواز من از تهران به تفلیس بود به همین خاطر من از یک روز قبل پرواز شیراز به تهران رو گرفته بودم که مشکلی پیش نیاد. صبح یک روز قبل از سفر از خواب بیدار شدم و دنیا رو سرم خراب شد. 5 فروردین بود که سیل وحشتناکی شیراز رو فرا گرفت، جدا از تاسف بار بودن حادثه و غمی که شیراز رو گرفته بود حس بدی داشتم و تمام راهها به سمت فرودگاه داشت بسته میشد و من ممکن بود پرواز شیراز به تهرانم و از دست بدم و متعاقبا پرواز تهران به تفلیس.
پرواز من ساعت 9:30 شب بود، با اطلاعات فرودگاه تماس گرفتم گفتن تا الان هیچ پروازی کنسل نشده. ساعت 5 عصر بود یه آژانس دربست کردم و ازش خواهش کردم هرجور شده من رو به فرودگاه برسونه. فقط یک راه به سمت فرودگاه باز بود که بعد از رسیدن به فرودگاه فهمیدم توی فاصله 10 دقیقه زیر آب رفته بود. ساعت 6 به فرودگاه رسیدم و به همین منوال ساعت 2:30 شب پرواز با 5 ساعت تاخیر انجام شد و من بالاخره به تهران رسیدم. پرواز تفلیس 6 بعد از ظهر بود و من این فاصله رو رفتم خونه اقوام و استراحت کردم. پرواز تفلیس بدون تاخیر انجام شد و من حدودای 8 شب به فرودگاه تفلیس رسیدم. داخل هواپیما همه استرس ریجکت شدن رو داشتن و باهم چک میکردن که اگر جلومون رو گرفتن چی بگیم و چیکار کنیم.
قوانین سفر به گرجستان و سرمای سوزناک
برای سفر به گرجستان شما حتما باید رزرو هتل ( ووچر هتل ) و بیمهنامه به همراه داشته باشید و به ازای هر روز اقامت 50 دلار پول نقد باید داشته باشید که گاهی مواقع توی فرودگاه حتی پول رو هم چک میکنن. به محض ورود سوال پیچمون کردن که چرا اومدید اینجا ، چند روز اقامت دارید و….
از خوش شانسی من بدون هیچ سوال و جواب و حتی بدون چک کردن ووچر و بیمه نامه از گیت رد شدم. اونطرف لیدر که اسمش رو فراموش کردم منتظر ما بود و ما رو تکتک با یه ترنسفر به هتلهامون رسوند و نفری یه سیمکارت بهمون داد که بعدا هزینش رو ازمون گرفت. در بدو ورود به تفلیس متوجه هوای سرد اونجا شدم و چون تجربهایی از قبل نداشتم با خودم لباسای زمستونه کمی برده بودم و به خاطر اینکه چمدون سبکی داشته باشم اکثر لباسام ضخامت کمی داشتن به همین خاطر لرزون لرزون سوار ماشین شدم. حدودای 10:30 شب بود که به هتل LIKE رسیدم.

هتل LIKE پاتوق ایرانیها
هتل 3 ستاره LIKE هتل تقریبا ارزون قیمتی بود اما من چون تنها رفته بودم و سینگل حساب میشد تقریبا هزینه برای من 2 برابر میشد و اینکه چون ایام نوروز هم بود مزید بر علت شد که تور من کمی گرونتر در بیاد. فروردین 98 هزینه تور من با هتل 3 ستاره، بلیط رفت و برگشت، ترنسفر و صبحانه حدود 3/800 از مبدا تهران شد. همین هتل برای دو نفرهها 1600 در میومد بلکه کمتر. به محض ورود به هتل ، پذیرش هتل با خوشرویی به استقبالم اومد و چمدونم رو گرفت و سعی کرد بهترین اتاقش رو بهم بده. ناگفته نماند که این هتل پاتوق ایرانیهاست .
اتاق فوق العاده تمیز، حمام، یخچال، تلویزیون، کمد لباسی، کتری آب جوش و آب معدنی، صابون و شامپو، وای فای و… از امکانات اتاق بود که نسبت به هتل 3 ستاره واقعا راضی کننده بود. اما اتاق من طبقه دوم هتل بود و هتل آسانسور نداشت. که خدمه هتل برای بردن چمدون کمک میکردن. تصاویر هتل رو براتون میذارم.
سفرنامه گرجستان شهر تفلیس
از اونجایی که من تنها رفته بودم و هیچ شناختی هم از قبل نسبت به این شهر نداشتم، همون دوستم که قبل از سفر راهنمایی کرده بود منو روز اول اقامتم توی تفلیس صبح زود بعد از صرف صبحانه اومد دنبالم تا بریم تفلیس گردی. اما برای کسانی که کسی رو اونجا نداشتن و زبان هم بلد نبودن لیدر حضور داشت اما از همون لحظه اول برای هر گشت و برنامه هزینه دریافت میکرد. واحد پول گرجستان لاری هست که فروردین 98 هر یک لاری 5500 تومن بود و هر 100 دلار حدود 250 لاری میشد. قبل از گشتوگذار به یه صرافی اطراف میدون مرکزی شهر رفتیم و دلارامو چنج کردم. البته بهتره که کمکم پولاتونو چنج کنید، چون نقد هست ممکنه گم کنید یا ازتون بدزدن. برای هر روز بسته به نوع سفر از نظر من 100 دلار کافی بلکه زیاد هم هست.
اولین مقصدی که برای بازدید رفتیم ،دقیقا مرکز شهر تفلیس بود که خودش یه جاذبه توریستی به حساب میاد به خاطر اینکه یه رودخونه خیلی قشنگ از وسط شهر رد میشه و اطراف اون یه حمام قدیمی هست که هنوز فعاله و بافت خوشگل شهری و خونههای رنگارنگ اطراف رودخونه. توی تفلیس اصلا احساس غریبی نمیکنید چون قدم به قدم ایرانی میبینید و دقیقا توی همین نقطه پر از هم وطن بود که داشتن با زیباییهای تفلیس عکس میگرفتن.
موسیقی، پل عشاق و شیرینی گرجی
از جاذبه های با مزه تفلیس موسیقی گرجی بود که توسط بندهای خیابونی با سازهای مخصوص خودشون که شبیه آکاردئون بود توی مکانهای توریستی نواخته میشد و لباس های سنتی و رنگارنگی که به تن داشتن خودش به قشنگیای شهر اضافه میکرد.
اطراف اون فضای سرسبز و پرشور و حال پر از مغازههای رنگی رنگی فروش بود یه شیرینی محلی گرجی به نام جرجی خالا بود که خیلی خیلی خوشمزه بودن . مواد تشکیل دهندشون هم گردو و عسل بود با یه روکش رنگی که نمیدونم از چی بود. جای جای تفلیس یه پلهایی میبینید که روشون پر از قفله، که اسمشون پل عشق هست. زوجهای جوون میان تاریخ آشناییشون و اسمشون رو روی این فقلها مینویسن و به پل وصل میکنن.
از روی پل که رد شدیم بعد از یکم پیادهروی، به یه آبشار خیلی قشنگ دقیقا در مرکز شهر رسیدیم. هوای خیلی مطلوب و شور و حال مردم برای عکس گرفتن و یه گیتار نواز در کنار یه طاووس خیلی خوشگل که محلیهای اونجا آورده بودن و مردم باهاشون عکس میگرفتن اتمسفر اونجارو تشکیل میداد. بعد از گشتوگذار و خرید جرجی خالا به سمت پل معروف و خیلی زیبای تفلیس (پل صلح) حرکت کردیم.
امیدوارم تا اینجا خسته نشده باشید. منتظر قسمت بعدی سفرنامه گرجستان باشید. منتظر نظرات و کامنتهای شما هستم. با بامادون هر چیزی رو بهتر بدون و ما را به دیگران هم معرفی کنید.
منبع: بامادون
کپی و نشر مطلب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است.