سفرنامه هندوستان قسمت سوم: راهنمای سفر به جیپور

چون در قسمت قبلی نتونستم کامل در مورد آگرا صحبت کنم به همین خاطر کمی در مورد آگرا صحبت میکنم و بعد میریم سراغ جیپور. بعد از بازدید تاج محل حدودای ساعت 4 عصر رفتیم به یه قلعه که نزدیک تاج محل بود. کل قلعه قرمز رنگ بود و به قلعه سرخ یا حصار سرخ معروف بود .این قلعه رو شاه جهان ساخته و به گفته تمنا (لیدر گروه) شهر سلطنتی گورکانیان داخل این قلعه وجود داشت که شامل تعداد زیادی کاخ و محلی به نام خاص محل بود. از بدو ورود میمونای بامزه هنرنمایی میکردند و حیاط قلعه پر از سنجاب بود که بومیان اونجا سنجابارو میگرفتن و توی دست توریستا میذاشتن که بهشون بیسکوییت بدن این کارشون خیلی بامزه بود. از بالای قلعه نمای خیلی زیبا و سرسبزی دیده میشد، از همه قشنگتر دیدن تاج محل از داخل این قلعه بود که انگار در هالهای از مه قرار داشت و نقطه دید خیلی رویایی رو به نمایش گذاشته بود. این قلعه هم مثل مابقی جاهای دیدنی ورودی داشت اما ورودیش خیلی زیاد نبود.
آنچه در این مطلب میخوانید!
زمان تخمین زده شده مطالعه: 11 دقیقه
ورودی آگرا قلعه عکس توسط خودم گرفته شده تزئینات چوبی کاخ ها
آگرا فورت ( Agra fort) یا آگرا قلعه
روایت جالبی که این قلعه داشت این بود که شاه جهان وقتی داشته از بالا بازار رو رصد میکرده ممتاز محل رو میبینه و عاشقش میشه. و اون عشق منجر به ازدواج و ساختن یکی از شگفتیهای دنیا به نام تاج محل میشه. پسر شاه جهان اورنگ زیپ به خاطر هزینه خیلی زیاد ساخت تاج محل پدرشو به دیوونگی متهم میکنه و چندین سال اونو توی مسجدی به نام مسجد مینا در همین قلعه زندانی میکنه. مسجد مینا کوچکترین مسجد دنیا لقب گرفته.
هرچقدر که داخل قلعه قدم میزنید با قشنگیهای بیشتری روبهرو میشید، مثلا قسمتی از خاص محل تالاری داره که درو و دیوار اون با اشعار فارسی مزین شده و این برای ما ایرانیا خیلی جالب میتونه باشه.
سمت راست عکس تاج محل از دور پیداست
بعد از بازدید از آگرا قلعه به هتل برگشتیم تا یه استراحت حسابی داشته باشیم و صبح روز بعد حرکت کنیم به سمت شهر هیجان انگیز جیپور.
جیپور معروف به شهر صورتی(ایالت راجستان)
صبح زود به سمت جیپور حرکت کردیم و حدودا 4 ساعت راه داشتیم. جیپور از اولین شهرهای هندوستانه که طرح شهری داشته و به خاطر داشتن ساختمونهای زیادی به رنگ صورتی به شهر صورتی معروف شده. وسطای راه اتفاقای جالب و خندهداری افتاد، مثلا اینکه یه قسمت از جاده ماشین چنان ترمز زد که هممون به جلو پرت شدیم و اصلا نفهمیدیم چرا ! بعد که حالم جا اومد از پنجره پشت ماشین نگاه کردم دیدم یه پلیس با یه تکه چوب وسط جاده ایستاده و جلو ماشینایی که سرعتشون بالاست رو میگیره، این قضیه برای ما خیلی خندهدار بود و دقیقا مثل فیلمای هندی ماشینا از چپ و راست پلیس با سرعت زیاد فرار میکردن.
پلیسی که ماشین ها رو با چوب نگه میداشت
نزدیکای جیپور بودیم که بارون شدیدی گرفت و سرسبزی و زیبایی جاده رو چندین برابر کرد. جیپور نسبت به دو شهر قبلی شهر تمیزتر و سرسبزتری بود و بخش فقیرنشین کمتری توش دیده میشد. در بدو ورود به جیپور حدودای ساعت 3 بعد از ظهر بود که تمنا ما رو به یه مرکز تجاری خیلی بزرگ برد. برای صرف ناهار به فود کورت اون مرکز تجاری رفتیم. انواع و اقسام غذاها با قیمتهای متفاوت اونجا دیده میشد.
روز اول اقامت ما توی جیپور به گشتوگذار داخل شهر با ماشین گذشت و نزدیکای غروب بود که تمنا مارو به یه بازار محلی برد. ساعت 6:30 بود که به نزدیکای بازار رسیدیم و قرار شد 2 ساعت بعد همه دوباره همونجایی که پیاده شدیم باشیم. به نظرم 2 ساعت گشتوگذار توی اون بازار بزرگ محلی با توجه به این که تمام وقت ما برای چانهزنی با فروشندهها هدر میشد خیلی زمان کمی بود. بازار پر از شالهای رنگی رنگی دستبافت هندی، لباس و شلوارهای سندبادی، ملافه و لحاف دست دوز، صندل و صنایع دستی و مغازههای روغنگیری متفاوت بود.
من و همسفرم به شدت غرق خرید شده بودیم که زمان از دستمون در رفت و یهو دیدیم تمام مغازهدارها با زبان اشاره و …. به ما میگن که همه گروهتون دارن دنبالتون میگردن، خلاصه ما بدجوری باعث نگرانی همه بخصوص لیدر تمنا شده بودیم. اما نکته جالبش این بود که تمنا بیش از حد تصور خونسرد بود با وجود اینکه خیلی نگران شده بود اما با یه لحن آروم گفت خیلی ترسیده بودیم، همین ❗
معمولا توی بازارهای محلی هند، خرید لباس ها و صنایع دستی هندی آدم رو هیجان زده میکنه اما اگر تجربه داشته باشید میبینید که وقتی به ایران برمیگردید اکثر اون خریدها به کارتون نمیاد و صرفا توی فضا و اتمسفر همون جا جالبن، پس برای خرید چیزای هندی جلو خودتون رو بگیرید مگر اینکه واقعا علاقه داشته باشید.
هتل مانسینگ
بعد از بازارگردی به هتل مانسینگ اومدیم که هتل 5 ستاره اما در حد هتل 4 ستاره بود.بین این 3 هتلی که ما کلا توی هند اقامت داشتیم، این هتل از همه بی کیفیتتر بود هم از لحاظ ارائه خدمات، صبحانه به مفصلی 2 هتل قبل نبود، و مهمتر از همه اینترنت! اول اینکه وصل شدن به اینترنت هتل 7 خان رستم داشت ، هر اتاق باید با رسیپشن تماس میگرفت شماره پاسپورت میداد و کلمه عبور و نام کاربری میگرفت، بعد ازون استفاده از اینترنت فقط برای 2 ساعت رایگان بود و بعد از اون روز آخر اقامت صورتحسابی برای پرداخت دریافت میکردیم!
سرویس چای فضای اتاق صبحانه هتل مانسینگ
همونطور که اول سفرنامه براتون توضیح دادم ، در 2 روز اقامت توی هر شهر 1 روز گشت رایگان با تور وجود داشت، روز بعد یا میتونستیم با گروه باشیم و هزینه پرداخت کنیم یا میتونستیم خودمون برنامهریزی کنیم و از مکانهای مشخص با وسایل نقلیه عمومی دیدن کنیم. طبق تجربه ای که از سفرهای قبلی داشتم لیست مکان ها رو از لیدر گرفتم. شب قبل موقعیت همه رو روی گوگل مپ پیدا کردم و از اونجایی که از ایران با یکی از دوستای هندیم هماهنگ کرده بودم روز دوم گشتوگذار توی جیپور رو با یه دوست هندی به نام ریتیکا شروع کردیم. ریتیکا دختر خیلی مهربون و با معرفتی بود و با جون و دل برای ما وقت گذاشت تا تمام مکانهای مورد نظرمون رو بتونیم بازدید کنیم.
اسنپ هندی جیپور
برای رفت و آمد با یه اپلیکیشنی شبیه اسنپ یه ماشین گرفتیم از ساعت 9 صبح تا 4 بعداز ظهر حدودا 250 هزار تومن به پول ایران، که خیلی به صرفه بود و راحت، چون همه جا با ما بود و ماشین کاملا در اختیارمون بود.
قلعه آمبر فورت
اولین جایی که ریتیکا برای بازدید پیشنهاد داد، قلعهایی به نام آمبر فورت بود، که از جاذبههای اصلی شهر جیپور به حساب میاد. قلعهایی فوقالعاده با شکوه با تزئینات سنگ مرمر و چوب. برای بازدید از این قلعه حتما کلاه و آب به همراه داشته باشید چون باید مسافت زیادی رو توی آفتاب تا بالای قلعه طی کنید.
از اونجایی که ما دیگه همراه گروه نبودیم و ریتیکا هم خیلی وقت بود اینجا نیومده بود، نمیدونستیم که از پایین قلعه تا بالا رو میتونیم با فیل بریم و فیل سواری اینجارو از دست دادیم، در ضمن مسیر فیل سواری فقط از پایین به بالای قلعه بود. از بالا به پایین مسافر سوار نمیکردن. در ادامه تصاویری از قلعه آمبر فورت رو براتون گذاشتم.
در این قلعه که به شهر آمبر هم معروف بود غرفهها و فروشگاههای صنایع دستی زیادی بود که ساعتها شما رو مجذوب خودش میکرد. در کنار این قلعه، قلعه دیگهایی به نام جایگار قرار داشت که بواسطه یه تونل زیر زمینی به هم راه داشتن، قلعه جایگار نورپردازی خیلی قشنگی داره که برای دیدنش باید تا شب صبر کنید که از حوصله ما خارج بود .
جال محل ( Jal Mahal)
بعد از آمبر فورت سوار تاکسیمون شدیم و دوباره به پیشنهاد ریتیکا رفتیم برای دیدن یه قصر که وسط آب قرار داشت به نام قصر جال محل یا قصر آب. به جرات میتونم بگم یکی از آرامشبخشترین جاهایی بود که تا اینجای سفر رفته بودیم. قصر وسط یه دریاچه قرار داشت به نظر 2 طبقه میومد اما به گفته اهالی اونجا 4 طبقه اون زیر آب قرار داشت، در ساخت اون از ملات آهک خاصی استفاده شده بود که مانع نفوذ آب به قصر میشده و محل تفریحات تابستونی پادشاهان بوده.
ریتیکا میگفت قبلا قایقهایی توی دریاچه بوده که مردم رو تا قصر میبرده و امکان بازدید از حیاط قصر وجود داشته اما مدتیه این قایقها رو جمع کردن. طرفای ظهر بود که ما اونجا بودیم و گرما هم یکم اذیت کننده بود. اما اطراف اونجا یه پیادهرو هست که میتونید لباس راجستانی بپوشید و جلوی قصر عکسای خیلی زیبا بگیرید. طبق معمول بساط فروش صنایع دستی، فیل سواری و شتر سواری هم به راهه، همچنین میتونید برای فرار از گرما از دست فروشها آب نیشکر و آب نارگیل بخرید و نوش جان کنید.
لباس راجستانی آب نارگیل قصر آب
خسته شدید؟ خب باشه ادامه داستان در قسمت بعدی….
منبع: بامادون
کپی و نشر مطلب به ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است.
این هندوستان هم عجب جایی هستا 🙂
واقعا شگفت انگیزه :+1:
بی نظیره